سفارش تبلیغ
صبا ویژن
روزى دو گونه است : آن که بجوید و آن که بجویندش ، پس آن که دنیا را جوید مرگ در پى او پوید تا از دنیایش برون راند و آن که آخرت را خواهد دنیا او را جوید تا روزى‏اش را به کمال بدو رساند . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :0
بازدید دیروز :2
کل بازدید :116306
تعداد کل یاداشته ها : 47
103/2/1
2:1 ص
حدیث موضوعی
مشخصات مدیروبلاگ
 
علیرضا مطلّب[9]
سلام دنیا ، دنیای عجیبیه یکی خوش یکی ناراحت یکی بالا یکی پائین منم گاهی بالا گاهی پائین شما چی؟ به قول حافظ که میگه: چرخ گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت/ دائما یکسان نباشد حال دوران ، غم مخور

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

 

 

آقای رئس جمهور لطفا فلش بک کنید!!!

آقای رئیس جمهور بد نیست به یادتان بیاورم نامه ای را که 11/8/91 به رهبر معظم انقلاب نوشدید . یکی از اساسی ترین محورهای آن نامه « عدم استقبال از بگومگو ها و اصطکاکهای داخلی، و تحمل نامهربانی ها برای مصالح کشور » بود . پس چه شد آن وعده ای که به ولی امرتان دادید ؟؟؟؟؟

آقای رئیس جمهور :

من وقتی به تو نگاه می کنم باورم می شود ریزش یاران حضرت امیر را . گمراهی زبیر را .

به نظر حضرتعالی از « احمدی نژاد دست بوس آقا » تا « احمدی نژادی که حاضر نیست از خلاف شرع و قانون و اخلاق خود عذر خواهی کند » چقدر فاصله است ؟

قد یه دنیا


  
  

سلام

یک مقاله از من در رابطه با نقد فیلم (سنگسار ثریا)به نام :ثریا زنده می ماند اگر ... در سایت راسخون گذاشتند .

 حتما ببینید

اینم آدرسش : http://www.rasekhoon.net/Article/Show-58911.aspx

 


  
  

بسمه تعالی

خلاصه ای از عوامل انحطاط یک مکتب بطور عموم و اسلام بطور خصوص

اسلام تا دوره آخر الزمان چنان تغییر می کند که وقتی امام زمان (عج) ظهور می کنند مردم می گویند : چیز جدیدی آورده است .

-         روی ابو خدبجة عن ابی عبدالله علیه السلام : اذا قام القائم علیه السلام جاءبامر جدید کما دعا رسول الله صلی الله عیله و آله و سلم فی بدو الاسلام الی امر جدید ( بحار الانوار ج 52 ص 338 الارشاد ج 2 ص 384 کشف الغمة ج 2 ص 465 )

-         همیشه یک مکتب وقتی در بستر تاریخ و در معرض افکار قرار گرفته تحریف شده است .

عوامل انحطاط در طول تاریخ :

1- دشمن

            برخی از راهکارهای دشمن :

الف) تحریف حقایق : آل عمران آیه 78 : وَ إِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِیقاً یَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْکِتابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْکِتابِ وَ ما هُوَ مِنَ الْکِتابِ وَ یَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ ما هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ یَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ وَ هُمْ یَعْلَمُون‏

ب) تشکیک در افکار عمومی : آل عمران آیه 72 : وَ قالَتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ آمِنُوا بِالَّذِی أُنْزِلَ عَلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهارِ وَ اکْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُون‏

ج) احداث پایگاه خرابکاری در کشور های اسلامی جهت اضرار به مسلمین ، اشاعة کفر و انحراف ، تفرقه بین مسلمین و پناه دادن به دشمنان خدا :

توبة 107 : وَ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ کُفْراً وَ تَفْرِیقاً بَیْنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَیَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنا إِلاَّ الْحُسْنى‏ وَ اللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ

د) جنگ نظامی : آیات مربوط به این راهکار در قرآن فراوان است مثل آیات مربوط به جنگ احد و بدر و احزاب و حنین و...

1- اسلام گزینشی  :

 نساء 150 و 151 : إِنَّ الَّذِینَ یَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ یُرِیدُونَ أَنْ یُفَرِّقُوا بَیْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ یَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکْفُرُ بِبَعْضٍ وَ یُرِیدُونَ أَنْ یَتَّخِذُوا بَیْنَ ذلِکَ سَبِیلاً أُولئِکَ هُمُ الْکافِرُونَ حَقًّا وَ أَعْتَدْنا لِلْکافِرِینَ عَذاباً مُهِینا

هود 12 : فَلَعَلَّکَ تارِکٌ بَعْضَ ما یُوحى‏ إِلَیْکَ وَ ضائِقٌ بِهِ صَدْرُکَ أَنْ یَقُولُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَیْهِ کَنْزٌ أَوْ جاءَ مَعَهُ مَلَکٌ إِنَّما أَنْتَ نَذِیرٌ وَ اللَّهُ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ وَکِیل‏

در اسلام گزینشی آن قسمتی که ترک می شود را یا : قبول ندارند یا قبول دارند ولی عمل نمی کنند که در هر دو صورت باعث فراموشی آموزه می شود

- اسلام به صورت یک عام مجموعی است نه عام استغراقی          

 3- اسلام سلیقه ای :

   تطبق قرآن و مفاهیم آن با سلیقه ها و ذهنیتهای خود

-         تجربه نشان داده خیلی از دانسته های ما غلط است پس حمل قرآن وآموزهای آن بر آنها بسیار نابخردانه است

-         گاهی اوقات قرآن ویترین اندیشه ها شده است

 

4- استفاده ابزاری از قرآن

در این حالت دو کار صورت می گیرد .1- آنچه که با منافع تعارض دارد حذف یا تحریف می شود 2- آنچه که نیاز است در دین داخل می شود . توبة 37 : إِنَّمَا النَّسِی‏ءُ زِیادَةٌ فِی الْکُفْرِ یُضَلُّ بِهِ الَّذِینَ کَفَرُوا یُحِلُّونَهُ عاماً وَ یُحَرِّمُونَهُ عاماً لِیُواطِؤُا عِدَّةَ ما حَرَّمَ اللَّهُ فَیُحِلُّوا ما حَرَّمَ اللَّهُ زُیِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمالِهِمْ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِین‏

 5-عدم درک صحیح از مفاهیم دینی

اعراف 138 - وَ جاوَزْنا بِبَنِی إِسْرائِیلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلى‏ قَوْمٍ یَعْکُفُونَ عَلى‏ أَصْنامٍ لَهُمْ قالُوا یا مُوسَى اجْعَلْ لَنا إِلهاً کَما لَهُمْ آلِهَةٌ قالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُون‏

مائدة 58 - وَ إِذا نادَیْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ اتَّخَذُوها هُزُواً وَ لَعِباً ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یَعْقِلُون‏

انفال 65 - یا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى الْقِتالِ إِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ وَ إِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ مِائَةٌ یَغْلِبُوا أَلْفاً مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یَفْقَهُون‏

-         عدم بینش صحیح باعث می شود در تضارب فرهنگها قدرت دفاع از فرهنگ و مکتب خود را از دست بدهیم

-          برخورد جاهلانه با دین استحاله بنیادین آن را در پی خواهد داشت

والسلام لاهله

علیرضا مطلّب

 


88/4/29::: 6:30 ع
نظر()
  
  

 

با سلام و درود


امروزه در ایران انرژی هسته ای یک مسئله حثیتی وملی شده است وتمامی جناحهای داخلی با هرگرایشی بر لزوم دستیابی به آن تکیه می کنند .


در این میان یک اصطلاحی باب شده که من می خواهم در مورد آن کمی صحبت کنم و آن « انرژی صلح آمیز هسته ای » است و قبل از صحبت پیرامون آن خواهش می کنم سریع قضاوت نکنید و کمی در مورد حرفهایم اندیشه کنید و بعد موضعگیری بفرمائید.


تصور اولیه درمورد این اصطلاح این است که منظور گویندگان آن این است که نباید این منبع الهی و این نعمت گران بها در زمینه نظامی مورد استفاده قرار گیرد . نباید از آن بمب اتم ساخته شود و نباید در مسیری بکار گرفته شود که امنیت مردم جهان و بلکه خود جهان با هرچه در آن است به خطر بیفتد.


این تصور واین برداشت  کاملا صحیح ، انسانی و برپایه عقل و منطق است اما وقتی شرایط کنونی جهان و کشورهای هسته ای را در نظر می گیریم که هر کدامشان دارای چندصد کلاهک هسته ای هستند به نظر می رسد که باید  معنا ومفهوم دیگری برای این اصطلاح تصور کرد و آن عبارت است از :


« به جریان انداختن انرژی هسته ای در مسیری که آن مسیر تضمین کننده و تعدیل کننده امنیت جهانی باشد»


در زمان ما به خاطر وجود تعداد زیادی کلاهک هسته ای ، آن هم در دست کسانی که برای هیچ انسانی غیر از خودشان ارزش قائل نیستند و تنها چیزی که برایشان مهم است منافع شخصیشان واگر خیلی هنر کنند منافع ملی خودشان است  ،امنیت جهانی به خطر افتاده کشور های دیگر مثل ایران که یک کشور هسته ای هستند وبه شعار « انرژی هسته ای صلح آمیز » پایبند هستند ناگزیرند به هر شکل ممکن امنیت جهانی را به دنیا برگردانند و آن را تعدیل کنند . برای این کار دو راه بیشتر ندارند :


                - کشورهائی که دارای بمب هسته ای هستند را خلع سلاح کنند

              - خود نیز اقدام به ساخت و تولید بمب هسته ای کنند


توضیح اینکه کشورهائی چون آمریکا وقتی اقدام به ساخت بمب های اتمی کردند برای اینکه این اقدام خود را توجیه کنند گفتند:

ممکن است امنیت جهانی درآینده به خطر بیفتد. همه پرسیدند که چه چیزی به خطر می اندازه ؟

گفتند : اجرام آسمانی و موجودات فضائی .


این حرف ابتداء خنده دار می نمود ولی آنهااین تراژدی مسخره را اینقدر تکرار کردند و اینقدر در فیلمهای هالیوودی آن را به خورد مردم دادند که همه وهمه باور کردند که اولا موجودات فضائی و گودزیلاهای آنچنانی در آینده ای نزدیک امنیت مردم جهان را به خطر می اندازند و ثانیا فقط این آمریکا و چند کشور محدود  توانائی و حق مقابله باآنها را دارند و دیگران نه میتوانند مقابله کنند و نه حق دارند در فکر آنهم باشند


یعنی با عنوان تأمین امنیت جهانی ، امنیت جهانی را به خطر انداخته اند و بمبهائی که قرار بود بر سر موجودات فضائی و ... ریخته شود از ناکازاکی وهیروشیما وویتنام و عراق و افغانستان سر در آورد


خوب به نظر شما با وجود چنین اوضاعی امنیت جهانی در وسط خطر نیست و کشور های جهان نباید فکری به حال آن کنند . اگر آمریکا به بهانه امکان تهدید امنیت اقدام کرده آیا وقت آن نیست که دیگران به خاطر وقوع تهدید بر علیه امنیت ، اقدام کنند.


اولین گزینه وعاقلانه ترین آن این است که جهان وجهانیان کشورهائی که دارای سلاح هسته ای هستند را مجبور به انهدام آنها کنند تا مردم در جهانی عاری از سلاحهای کشتار جمعی و هسته ای آرامش و امنیت را با دیگر تجربه کند.


اما اگر آن کشورها حاضر به خلع سلاح نشدند چی؟ باید بی خیال شد وبا آیةالکرسی خواندن مسئله را جمع کرد؟


قطعا نه . آیا شما به غیر از راه دوم راهی را می شناسید ؟ وقتی این کشورها صراحتا دیگران را با بمب هسته ای تهدید میکنند آیا دیگر اسلحه کلاش و ژ3 و موشک شهاب و توپ و تانک قدرت بازدارندگی دارند؟


به نظر من شرایط جهان امروزبه گونه ایست که ساخت و تولید سلاحهای هسته ای برای ایجاد موازنه قدرت بخاطر تعدیل امنیت منطقه وجهان امری ضروری و اجتناب ناپذیر است . یعنی باید از قدرت بازدارندگی این انرژی استفاده کرد چرا که دول غربی هرگز تن به خلع سلاح هسته ای نمی دهند و اگر کشوری یا کشورهائی بخواهند آنها را مجبور به این کار بکنند بی درنگ از همان کلاهکها استفاده می کنند . همه ما این رو حیه را در آنها بارها و بارها دیده ایم و گه گاهی تجربه کرده ایم . والسلام


  
  

 

آجرک الله بقیةالله

بسم الله الرحمن الرحیم

«ویریدون لیطفئوا نور الله بافواههم والله متمّ نوره ولو کره الکافرون» سوره صف آیه 8

می خواهند با حرفهایشان (و کارهایشان) نور خدا را خاموش کنند در حالی که خدا وند نور خودش را به سر منزل مقصود میرساند ولو اینکه کافران ناخشنود باشند

باردیگر  زمانه شاهد جنایتی هولناک شد که قلب امام زمان عج الله تعالی فی فرجه و مردان خدا را به درد آورد. جنایتی که ابتدای آن از زمان ابرهه با اقدام بر تخریب خانه خدا شروع شد و با انهدام و تخریب قبر منور و مطهر حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام ادامه یافت و باز هم جنایتی که در طول تاریخ بارها و بارها تکرار شده و طبیعتا این مورد، آخرین آنها نخواهد بود.

در این زمانه آنچه که شیعیان را از اقدام عملی باز می دارد پای بندی به تفکر و اندیشه «اتحاد» است و اینکه شیعه و سنی چونان دو سوی یک قیچی گرچه در مقابل هم هستند ولی باید با هم کاری هم به مقابله با دشمن مشترک وتأمین هدف یگانه خود بپردازند.    

 اما یک هشدار و بیدار باش به همه شیعیان و مسئولین وبزرگان آنها

ضمن اعتقاد فکری و عملی به لزوم اتحاد بین مسلمین باید به هوش باشیم و آگاه، که واژه و مفهوم « اتحاد » نباید به یک چماق و حربه ای در دست سنّیهای متعصب تبدیل شود و آنها آن را سپر خود قرار دهند تا در پشت آن هر اقدامی که می خواهند علیه شیعیان انجام دهند ولی شیعیان بخاطر حفظ یا بر قراری اتحاد از هر گونه اقدامی منع شوند

وقت آن است تا ایران بعنوان تنها کشوری که مذهب رسمیش تشیع است از نفوذ سیاسی و معنوی خود در منطقه استفاده لازم را بکند وبه صرف محکوم کردن واحیانا بر پائی تظاهرات آنهم چند روز بعد از این اقدام  بسنده نکند ویک بار برای همیشه چراغ این فتنه بزرگ را خاموش کند ونگذارد اندیشه اتحاد ،تبدیل به تبری شود تا با آن ریشه و اساس تشیع نشانه رود.

24/3/1386   

 

 

 

 

 

 


  
  

                                                                        

با سلام و درود

امروزه در ایران انرژی هسته ای یک مسئله حثیتی وملی شده است وتمامی جناحهای داخلی با هرگرایشی بر لزوم دستیابی به آن تکیه می کنند .

در این میان یک اصطلاحی باب شده که من می خواهم در مورد آن کمی صحبت کنم و آن « انرژی صلح آمیز هسته ای » است و قبل از صحبت پیرامون آن خواهش می کنم سریع قضاوت نکنید و کمی در مورد حرفهایم اندیشه کنید و بعد موضعگیری بفرمائید.

تصور اولیه درمورد این اصطلاح این است که منظور گویندگان آن این است که نباید این منبع الهی و این نعمت گران بها در زمینه نظامی مورد استفاده قرار گیرد . نباید از آن بمب اتم ساخته شود و نباید در مسیری بکار گرفته شود که امنیت مردم جهان و بلکه خود جهان با هرچه در آن است به خطر بیفتد.

این تصور واین برداشت  کاملا صحیح ، انسانی و برپایه عقل و منطق است اما وقتی شرایط کنونی جهان و کشورهای هسته ای را در نظر می گیریم که هر کدامشان دارای چندصد کلاهک هسته ای هستند به نظر می رسد که باید  معنا ومفهوم دیگری برای این اصطلاح تصور کرد و آن عبارت است از :

« به جریان انداختن انرژی هسته ای در مسیری که آن مسیر تضمین کننده و تعدیل کننده امنیت جهانی باشد»

در زمان ما به خاطر وجود تعداد زیادی کلاهک هسته ای ، آن هم در دست کسانی که برای هیچ انسانی غیر از خودشان ارزش قائل نیستند و تنها چیزی که برایشان مهم است منافع شخصیشان واگر خیلی هنر کنند منافع ملی خودشان است  ،امنیت جهانی به خطر افتاده کشور های دیگر مثل ایران که یک کشور هسته ای هستند وبه شعار « انرژی هسته ای صلح آمیز » پایبند هستند ناگزیرند به هر شکل ممکن امنیت جهانی را به دنیا برگردانند و آن را تعدیل کنند . برای این کار دو راه بیشتر ندارند :

ü                    - کشورهائی که دارای بمب هسته ای هستند را خلع سلاح کنند

ü                    - خود نیز اقدام به ساخت و تولید بمب هسته ای کنند

توضیح اینکه کشورهائی چون آمریکا وقتی اقدام به ساخت بمب های اتمی کردند برای اینکه این اقدام خود را توجیه کنند گفتند:

ممکن است امنیت جهانی درآینده به خطر بیفتد. همه پرسیدند که چه چیزی به خطر می اندازه ؟

گفتند : اجرام آسمانی و موجودات فضائی .

این حرف ابتداء خنده دار می نمود ولی آنهااین تراژدی مسخره را اینقدر تکرار کردند و اینقدر در فیلمهای هالیوودی آن را به خورد مردم دادند که همه وهمه باور کردند که اولا موجودات فضائی و گودزیلاهای آنچنانی در آینده ای نزدیک امنیت مردم جهان را به خطر می اندازند و ثانیا فقط این آمریکا و چند کشور محدود  توانائی و حق مقابله باآنها را دارند و دیگران نه میتوانند مقابله کنند و نه حق دارند در فکر آنهم باشند

یعنی با عنوان تأمین امنیت جهانی ، امنیت جهانی را به خطر انداخته اند و بمبهائی که قرار بود بر سر موجودات فضائی و ... ریخته شود از ناکازاکی وهیروشیما وویتنام و عراق و افغانستان سر در آورد

خوب به نظر شما با وجود چنین اوضاعی امنیت جهانی در وسط خطر نیست و کشور های جهان نباید فکری به حال آن کنند . اگر آمریکا به بهانه امکان تهدید امنیت اقدام کرده آیا وقت آن نیست که دیگران به خاطر وقوع تهدید بر علیه امنیت ، اقدام کنند.

اولین گزینه وعاقلانه ترین آن این است که جهان وجهانیان کشورهائی که دارای سلاح هسته ای هستند را مجبور به انهدام آنها کنند تا مردم در جهانی عاری از سلاحهای کشتار جمعی و هسته ای آرامش و امنیت را با دیگر تجربه کند.

اما اگر آن کشورها حاضر به خلع سلاح نشدند چی؟ باید بی خیال شد وبا آیةالکرسی خواندن مسئله را جمع کرد؟

قطعا نه . آیا شما به غیر از راه دوم راهی را می شناسید ؟ وقتی این کشورها صراحتا دیگران را با بمب هسته ای تهدید میکنند آیا دیگر اسلحه کلاش و ژ3 و موشک شهاب و توپ و تانک قدرت بازدارندگی دارند؟

به نظر من شرایط جهان امروزبه گونه ایست که ساخت و تولید سلاحهای هسته ای برای ایجاد موازنه قدرت بخاطر تعدیل امنیت منطقه وجهان امری ضروری و اجتناب ناپذیر است . یعنی باید از قدرت بازدارندگی این انرژی استفاده کرد چرا که دول غربی هرگز تن به خلع سلاح هسته ای نمی دهند و اگر کشوری یا کشورهائی بخواهند آنها را مجبور به این کار بکنند بی درنگ از همان کلاهکها استفاده می کنند . همه ما این رو حیه را در آنها بارها و بارها دیده ایم و گه گاهی تجربه کرده ایم . وسلام  

 

 

 


86/1/22::: 5:30 ع
نظر()
  
  

                                                   

درمیان موجودات عالم مخلوقی وجود دارد که با دیگر موجودت تفاوت بسیار دارد . تفاوتی که او را گل سرسبد هستی قرار داده داست . او داری چنان شاکله ای است که خالقش در بدو خلقتش خود را بخاطر ایجاد او ستوده و به شاهکار خود بالیده است و در ابتدای خلقتش ندا سر داده که : « فتبارک الله احسن الخالقین»[1] .

آری انسان را می گویم . همو که در این عالم هیاهوی زیادی به پا کرده و با آمدنش صدای ملائکه را در آوره است.

راستی آن چه عنصری بود در او که شرری چنین به پا کرد. هم خدایش را به تحسین نفس واداشت و هم دیگران را سرور و آقا شد. آن چه نقطه سفیدی بود که او را زیبنده ردای خلیفة الهی کرد .

آری صحیح است . روح و عقل .

یعنی همان عنصری که او را واداشت تا نظر به دور دستها بدوزد. جائی دورتر از این عالم. همان عنصری که مایه حیات و تکاپوئی اوشد. باعث شد که این عالم را به جز کاروانسرائی نپندارد و جنبه نردبانی آن را ببیند. نردبانی برای صعود به دوردستهای زیبا و جاودان.

در این میان بعضیها از همین مخلوق عجیب و غریب ، بله همین انسان این رداء را وارانه پوشیدند ویا بعضیها اصلا نپوشیدند. گوئی که این خرقه فقط زیبنده موزه جانهاست و فقط باید او را نظاره کردو احیانا کفی هم زد برای خالق او.

اما استفاده ی از آن ، هرگز!!!  بالندگی در زیر سایه ی آن ، اصلا!!!  اجرائی کردن نویدها و پیامها ی آن در زندگی ،ابدا !!! . فقط دیدن و کیف کردن و احیانا تبریک گفتن به سازنده آن .

جای بسی تأسف است که بگویم از همان اوان پیدایش انسان ، چنین نگاهی هم به عنصر عقل و روح پیدا شد . آری منظورم دعوای خونین قابیل با هابیل است . دعوائی که همیشه بوده و هست و خواهد بود.

چرا؟!

چون همیشه کسانی هستند که نمی خواهند نداهائی که عقل و روح می دهد را بشنوند و طبیعی است که این جنگ همیشه ادامه داشته باشد و همیشه قابیلها به مصاف هابیلها بیایند.

و چه خوش گفت خالق تنها که :« انّ الکافرین کانوا لکم عدوّا مبینا»[2] و واژه کفر وکافر وه که چه زیبنده اینهاست که اینها عقل و روح و خالقشان را بر خود پوشانیده اند و همچنان برای خود دست نخورده باقی گذاشته اند برای روز مبادا . روزی که مبادا فرارسد که اگر رسد ندای " یالیتنی کنت ترابا "[3] یشان گوش عالم را کر خواهد کرد.

باری؛ بس کوته انگاری ایست اگر فکر کنیم که قابیلها با هابیلها آشتی کنند! نه .

آرزوی آنهم چندان عاقلانه نیست . هست؟! آیا شما باور می کنید آشتی گرگ با میش را ؟! گرگی که بقاءخود را در فنای میش می انگار د ؟

تراژدی آشتی کفر با ایمان ، ظلم باعدل ، خودمحور با خدامحور چنان خنده دار است که هیچ فکاهی و طنزی و جکی یارای عرض اندام درمقابل آن را ندارد . اگر گرگی بامیشی در مسیری همراه شدند و اتفاقا این همراهی را جناب گرگ پیشنهاد داده باشند آیا شما گرگ را تحسین می کنید یا میش را ؟ آیا می گوئید جناب میش چه روشنفکر و چه خوش مشرب و چه ایده آل که با قبول این همراهی و همدلی جمع بین اضداد کرده و اگر در این راه کشته شود از هر قطره خونش جوانه ای سر بر می آورد که راهش را ادامه می دهد یا نه بر عکس این که تحسین می کنید جناب گرگ است ؟ که چه زیرکانه با تریاک خدعه ونیرنگ عقل و هوش و ایمان میش را خمار کرده که بیچاره حتی به مخیله اش هم خطور نمی کند که با پای خود قدم به مسلخ گذارده است.آری آری سلام گرگ بی طمع نیست تا چه رسد به میهمانی دعوت کردنش.

 

 



1- سوره مومنون آیه 14                                                                                                                                                                    

1- سوره نسائ آیه 101                                                                                                                                                                       

2- سوره نبأ آیه 40                                                                                                                                                                                         


85/12/22::: 12:13 ص
نظر()