شعری از یک یار - بیا تا با هم بدونیم..

بیا تا با هم بدونیم..

این تویی که اغیار را ازدل های دوستانت زدودی تا آن که جز تو را دوست نداشتند ...آن که تو را از دست داد، چه به دست آورد ؟ و آن که تو را یافت، چه از دست داد ؟ آن که جز تو را به عنوان عوض پذیرفت، زیان کرد . [امام حسین علیه السلام ـ در دعایش ـ]

صفحه نخست

پیام رسان

پست الکترونیک

اوقات شرعی

لوگوی وبلاگ

دسته بندی موضوعی یادداشتها

حدیث روز ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :18
بازدید دیروز :58
کل بازدید :117842
تعداد کل یاداشته ها : 47
04/4/14
12:42 ع

حدیث موضوعی

مشخصات مدیروبلاگ

علیرضا مطلّب[9]

سلام دنیا ، دنیای عجیبیه یکی خوش یکی ناراحت یکی بالا یکی پائین منم گاهی بالا گاهی پائین شما چی؟ به قول حافظ که میگه: چرخ گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت/ دائما یکسان نباشد حال دوران ، غم مخور

خبر مایه

بایگانی وبلاگ

شعر و ادب[6] پایگاه اطلاع رسانی مراجع[1] مشاوره[2] طنز و لطیفه[2] تفسیر[6] تعلیم و تربیت[1] پاسخ به شبهات[2] نقد و برسی[7] سخن آشنا[3] حدیث روز[2] گوناگون[2] سئوالات کاربران[1]

لوگوی دوستان

عناوین یادداشتهای وبلاگ

یک بوم دو هوا مسح از روی کفش قسمت 1 مسح از روی کفش قسمت 2 مسح از روی کفش قسمت 3 عناوین یادداشتها[44]

شعری از یک یار

علیرضا مطلّب

دوستان می دونید این شعر از کیه ؟؟؟؟

سرخوش زسبـوی غم پنهــانی خویشم
چون زلف تو سرگرم پریشانی خویشم

در بزم وصال تو نگـویـم زکم و بیـش
چون آینه خو کرده به حیرانی خویشم

لـب بـاز نکـردم به خروشـی و فغـانی
مـن محـرم راز دل طـوفــانـی خویشم

یک چند پشیمان شدم از رندی و مستی
عمری است پشیمان زپشیمانی خویشم

از شوق شکرخند لبـش جان نسپـردم
شرمنـده جانـان ز گران جانـی خویشم

بشکسته ‌تر ازخویش ندیدم به همه عمر
افسرده دل از خویشم و زندانی خویشم

هر چند « امین » ، بسته ی دنیا نیـم اما
دلـبـسـتـه ی یــاران خــراسـانـی خویشم

89/7/1::: 10:2 ع

نظر()

شعر نغز